اندازه ماه تو حجم دلتگی من تاثیر مستقیم داره
امروز خیلی بیقرار بودم ، خودم رو محبور کردم که بالا نیام و بشینم سر کارم
دلم طاقت نیاورد و اومدم بالا ، ولی تو نبودی
این یک داستان کوتاه و آموزنده است و شرح حال این روزهای من !
امشب هم ماه کامل تو آسمون داره خود نمایی میکنه
دلم برای تمام کارهایی که با تو کردم و میتونستم بکنم تنگ شده، بیرون رفتنها و بستنی خوردن و برای تو کردن
دلم میخواد برای تو بنویسم اما این دلتنگی، مغز و احساسم رو قفل کرده و درجا میزنه روی صدای خندههات،روی رنگ لبهات،روی برق نگاهت؛ همه اینها
اگر مونده بودم ! زیباترین عاشقانههای دنیا رو برام میساختی و .
عزیزم
ماه کامله، آسمون خیلی قشنگه
صدای جیرجیرکها رو گوش میکنم و به رد شدن ابرها از جلوی ماه نگاه میکنم
زیبایی درک میکنم که بابتش خدارو شاکرم و همش تو توی ذهنم و فکرمی و ثانیه ای نیست که نتونم به تو فکر نکنم
امروز غروب، همون وقتها که خورشید آسمون مغرب رو داشت به آتیش میکشید، تیکه ابری تنها توی افق بود و باز هم تو رو توش دیدم که دراز کشیده بودی
این همه زیبایی رو از کجا آوردی
تا سال پیش منم تنها بودم
با خودم حال میکردم
با تنهاییم خوشحال بودم
با تنهاییم مشکلی نداشتم
از اول زندگیم تا وقتی که تو رو دیدم
تا وقتی که تو رو دیدم و با تو بودم
از اون موقع به بعد تنهایی برام دردآوره
و از آبان پارسال زجر آور
دیگه تنهایی رو نمیتونم تحمل کنم
- چند روزی است که آنقدر دلتنگت هستم که قلبم داره از جا در میاد , به دفعات نقسم دیگه بالا نیومده
قکر کردن به تو و وجودت جلوی یکسری کارهایی که مناسب نبود رو گرفته و از این بابت خوشحالم
درباره این سایت